واحدهای تحقیق و توسعه یا همان واحدهای R&D را به جرأت میتوان قلب تپنده یک شرکت دانست؛ مراکزی که شاید اگر نبودند، هیچ محصولی تولید و تجاریسازی نمیشد. با توجه به بنیه علمی و دانشی بالایی که در محققان و جوانان کشورمان وجود دارد، لزوم تقویت هر چه بیشتر شرکتها از نظر واحدهای R&D به منظور انجام مطالعات اساسیتر و طی فرایند تولیدی منظمتر بیشتر احساس میشود. علی مجلسی، مدیر واحد دوم R&D شرکت دارویی «سروش مانا فارمد»، از شرکتهای زیرمجموعه گروه دارویی گلرنگ است که با فعالیتهای مؤثری که در سالهای حضورش در این واحد انجام داده، توانسته کارآمدی بالایی را برای شرکت به همراه داشته باشد. او همچنین در هفتههای گذشته به عنوان یکی از برندگان جایزه نوآوری گلرنگ شناخته شد که در ادامه، به گفتگو با او پرداختهایم.
از خودتان و تحصیلاتتان بگویید.
من متولد سال ۱۳۵۵ و تحصیلکرده مقطع کارشناسی ارشد شیمی از دانشگاه امیرکبیر هستم.
از چه سالی در شرکت «سروش مانا فارمد» مشغول به فعالیت شدهاید؟
من از اواسط سال ۹۶ وارد شرکت «هستی آریا شیمی» از زیرمجموعههای هلدینگ دارویی گلرنگ شدم. این شرکت در آن سال با عنوان «هستی آریا شیمی» فعالیت میکرد. در سال ۹۸، این شرکت به شهرک صنعتی اشتهارد منتقل و شرکت «سروش مانا فارمد» در محل شرکت «هستی آریا شیمی» سابق تأسیس شد و من از آن زمان به عنوان مدیر R&D-B مشغول به کار شدم. ما در شرکت دو واحد R&D به نامهای A و B داریم که تقریبا در هیچ شرکت دیگری چنین چیزی وجود ندارد.
این دو واحد R&D ، A و B چه تفاوتی با یکدیگر دارند؟
قبل از این تقسیمبندی، یک واحد R&D در شرکت فعال بود که در حال حاضر همان R&D-A است. زمانی که بنده وارد شرکت شدم، مدیریت شرکت با هماهنگی هیئت مدیره تصمیم گرفتند از حضور بنده در حوزه R&D استفاده کنند و بدین ترتیب دو واحد R&D به موازات هم تشکیل شد.
این موازی کاری دو واحد R&D روی عملکرد شرکت هم تأثیر داشته؟
به لطف خدا، فعالیت موازی دو واحد تحقیقات در یک شرکت، هیچگونه تاثیر منفی بر عملکرد شرکت نداشته بلکه مفید و موثر هم بوده است. در واقع، پروژهها و فعالیتهای این دو R&D کمی متفاوت است به این صورت که در واحد R&D-B که بنده به عنوان مدیر آن فعالیت میکنم، روی تولید محصولاتی با تناژ بالا تمرکز داریم و واحد R&D-A بیشتر روی محصولاتی با مصرف پایینتر و ارزش و قیمت بالا (LVHV) متمرکز است. درست است که بین این دو واحد از نظر کارکرد تفکیک صورت گرفته است، اما در ماهیت و نوع کار آنها عملاً تفاوتی وجود ندارد.
درمجموع شرکت «سروش مانا فارمد» چه داروهایی تولید میکند و آیا بسته به واحدهای مختلف R&D هم متفاوت است یا خیر؟
از محصولاتی که دانش تولید آنها در واحد R&D-B ایجاد و تجاریسازی شدهاند میتوان به ماده موثره داروهای سلکوکسیب، پنتوپرازول سدیم، پری گابالین، گلیکلازید، فلوکستین، فلووکسامین، آتورواستاتین، باکلوفن و هیدروکسی کلروکین اشاره کرد که همگی در مقیاس صنعتی تولید و فروش داشتهاند.
واحد R&D-A هم بیشتر در حوزه داروهای نارکوتیک و ترک اعتیاد فعالیت دارد که در این حوزه صادرات نیز داشتهایم، علاوه بر آن، دانش تولید صنعتی داروهای غیر نارکوتیک هم شامل تترابنازین، دفرازیروکس، آریپیپرازول و چند مورد دیگر هم در این واحد ایجاد و تجاریسازی شده است.
به وجه مثبت فعالیت خود در شرکت به موضوعی میتوانید اشاره کنید؟
با ایجاد واحد تحقیقات B در شرکت «سروش مانا فارمد» و تولید و تجاریسازی محصولات با حجم بالا، مدیریت شرکت به این نتیجه رسید که ظرفیت پایین فعلی تولید، در آینده نزدیک جوابگوی نیاز بازار و شرکت نخواهد بود، از این رو، تجمع پروانه تولید محصولات متنوع و حجم بالای نیاز بازار باعث شد مدیریت شرکت و هلدینگ دارویی به فکر ایجاد یک سایت بزرگ تولیدی باشند. بنابراین، با مصوب شدن این امر، زمینی به مساحت حدود ۵۰۰۰ مترمربع در شهرک صنعتی اشتهارد خریداری و در حال احداث کارخانه است.
از دستاوردهای شاخص شرکت برایمان بگویید.
اگر بخواهم از مهمترین دستاوردهای شرکت بگویم، باید به فروش شرکت اشاره کنم. مهمترین نکتهای که در این بین وجود دارد این است که فروش شرکت به ویژه در سالهای اخیر بواسطه اخذ پروانه و ورود محصولات جدید به بازار، به صورت تصاعدی در حال افزایش است. به عبارتی، سایز شرکت از شرکتی که در سال تاسیس آن یعنی ۱۳۹۸ حدود ۶.۳ میلیارد تومان بوده، در سال ۹۹ به حدود ۲۰ میلیارد، سال ۱۴۰۰ به ۷۰ میلیارد و تا پایان امسال طبق پیشبینی به حدود ۲۳۰ میلیارد خواهد رسید. با افزایش تعداد محصولات جدید، مشکل ظرفیت تولید هم به مسائل اساسی شرکت اضافه میشود که خوشبختانه امسال این مشکل با تولید قراردادی در شرکتی خارج از گروه تا حدی برطرف شد.
شما برنده جایزه نوآوری گلرنگ هم شدهاید. درباره ایده توضیح میدهید.
تولید ماده موثره داروی «هیدروکسی کلرکین» به عنوان یکی از پروژههای تحقیقاتی تعریف و به واحد R&D-B محول شده بود. این محصول یک داروی ضد مالاریا و دارویی برای بیماری روماتیسمهای مفصلی محسوب میشود که در دوران همهگیری کرونا مصرف بسیار بالایی هم پیدا کرد. در زمان کار روی ایجاد دانش تولید این محصول در آزمایشگاه، با اطلاعاتی که از راندمان فرایند رقبای خود داشتیم و با علم به امکان افزایش راندمان تولید، پارامترهای کلیدی موثر بر کمیت و کیفیت محصول، شناسایی و با اعمال شرایط جدید موفق شدیم راندمان وزنی محصول را نسبت به راندمان دیگر شرکتها حدود ۲۵ درصد افزایش دهیم.
علاوه بر این، با جایگزینی کاتالسیت ۱۴۰ یورویی با یک کاتالیست ۵ یورویی، قیمت تمام شده محصول به طور چشمگیری کاهش پیدا کرد. در مجموع با افزایش وزن محصول خروجی بدون تغییر در میزان مواد ورودی و همچنین جایگزینی کاتالیست ارزانتر، با تولید ۸۵۰ کیلوگرم محصول در سری اول تولید صنعتی، چیزی حدود یک میلیارد تومان ارزش افزوده بیشتر برای شرکت ایجاد شد.
این ایده تجاریسازی هم شده است؟
بله، به مرحله تجاریسازی هم رسیده و در شرکت هم اجرایی شده است. ما از جایزه نوآوری گلرنگ اطلاعی نداشتیم. پیامی درباره برگزاری این جایزه از طریق ایمیل دریافت و اطلاعات و مستندات طرح را جمعبندی و ارسال کردیم. افزایش راندمان تولید داروی «هیدروکسی کلرکین» و هم جایگزینی کاتالیست، درمجموع در یک پروژه انجام و تحت یک ایده اجرایی شدهاند که قیمت تمام شده محصول را پایین آورده و به تبع آن آورده بیشتری ایجاد میکند.
تأثیر ایده خودتان را چه میبینید؟
البته این ایده بصورت تیمی طرح و اجرایی شد. مهمترین تأثیری که اجرایی شدن این ایده به همراه داشته، پایین آمدن قیمت تمام شده محصول بوده، که باعث میشود، شرکت بتواند محصول را با شرایط بهتری از لحاظ قیمت فروش یا شرایط فروش، نسبت به دیگر تولیدکنندگان در اختیار مصرفکننده قرار دهد و بدینترتیب سهم بیشتری از بازار را از آن خود کند؛ البته مکانیزم استفاده از این نوع مزیتها بستگی به سیاستهای فروش مدیریت دارد که تا چه اندازه بخواهد برای جنبه رقابتیای که به دست آورده، سهم بیشتری از بازار را کسب کند.
این مصاحبه در جدیدترین شماره مجله پرسیاوشان منتشر شد.