باوجوداین که سالهاست دانشمندان به درمانهای موفقی برای بیماران مبتلا به سرطان دست یافتهاند اما به دلیل گستردگی و تنوع سرطانهای موجود، بسیاری از آنها بدون هیچ درمانی باقی ماندهاند و بیماران زیادی سالانه جان خود را از دست میدهند. اطلاع از جزئیات مولکولهای خاصی که در رشد تومور و پیشرفت آن دخیل هستند، طراحی داروهای جدید یا غربالگری ترکیبات موجود را که با عملکرد مولکولها تداخل دارند، امکانپذیر میکند. در صورتی که این امکان محقق شود، رشد و گسترش تودههای سرطانی مسدود میشود. این مولکولها در طب نوین امروزی به عنوان هدف در نظر گرفته میشوند و داروهایی که آنها را خنثی میکنند به عنوان درمانهای هدفمند شناخته میشوند.
از آنجایی که داروها تنها به مولکولهایی حمله میکنند که مسئول ایجاد رفتارهای خاص سلولهای تومور هستند، در مقایسه با عوامل سنتی شیمیدرمانی، سمیت کمتری برای سلولهای معمولی و سالم دارند. درنتیجه، درمانهای هدفمند برای انواع خاصی از سرطان میتوانند جایگزین داروهای قدیمیتر شوند و به عنوان استاندارد درمان و مراقبت برای بیماران مبتلا به سرطان مورد استفاده قرار گیرند.
درمانهای هدفمند جایگزینی برای شیمیدرمان
اصلاحاتی که در درک دانشمدان از سرطان و روشهای طراحی دارو و غربالگری ایجاد شده، منجر به ایجاد شماری از درمانهای هدفمند موفق شده است. بیشتر این عوامل شامل آنتیبادیهای مونوکلونال و داروهای ریزمولکول هستند. این قبیل آنتیبادیها به طور مستقیم به سمت اهداف تعیینشده در سطح سلولهای تومور هدایت میشوند. از آنجایی که آنتیبادیهای ضدتومور به طور طبیعی در بدن انسان به مقدار بسیار کمی وجود دارند، باید به لحاظ درمانی مهار شوند. داروهای ریزمولکول روی اهدافی عمل میکنند که درون سلول هستند. آنها از طریق فرایندهای غربالگری که شامل آزمایش هزاران ترکیب شیمیایی برای بررسی اثرات آنها روی یک هدف خاص است، شناسایی میشوند. زمانی که یک اثر شناسایی شود، ترکیب به روشهای مختلف اصلاح میشود تا فعالیت و اختصاصی بودن آنها بهینه شود.
درواقع، درمانهای هدفمند به متخصصان حوزه سرطان امکان میدهد تا نقصهای خاص موجود در تومور یک بیمار را درمان کنند که ممکن است با نقصهای موجود در همان نوع تومور در فردی دیگر متفاوت باشد. از این رو، درمانهای هدفمند مفهوم پزشکی شخصیسازیشده را دربرمیگیرند. باوجوداین، درمانهای هدفمند نیز مشابه داروهای شیمیدرمانی، از ظهور بالقوه مقاومت سلولهای تومور رنج میبرند. در بسیاری از موارد، مقاومت به دلیل جهش در مولکول هدف است که تعامل دارو را با هدف خود غیرفعال میکند. برای به حداقل رساندن این خطر، درمانهای هدفمند در ترکیب با یکدیگر یا با عوامل شیمیدرمانی مرسوم مورد استفاده قرار میگیرند.
اولین درمانهای هدفمند
یکی از نخستین درمانهای هدفمند که برای استفاده در بیماران تأیید شد، آنتیبادی مونوکلونال «تراستوزوماب» (هرسیتین) بود که علیه گیرنده استروژن عمل کرده و برای درمان سرطان پستان به کار میرود. محققان دریافتند زمانی که استروژن، گیرنده خود را روی سطح سلولهای سرطان پستان اشغال میکند، رشد آنها را تحریک میکند. اشغال گیرنده با یک مولکول بیاثر مانند تراستوزوماب، محرک رشد را سرکوب میکند. داروی «ایماتینیب» نمونه دیگری از درمان هدفمند به شمار میرود که با سرکوب یک پروتئین نرمال در سلولهای لوسمی میلوئیدی مزمن (CML)، میتواند این بیماری را بدون ایجاد اختلال در سلولهای عادی و سالم بدن، کنترل کند. از دیگر درمانهای هدفمند میتوان به عواملی اشاره کرد که گیرندهها یا آنزیمهای عامل رشد را درون سلولهای سرطانی توسعه دادهاند.
مهارکنندههای رگزایی
پیشرفت تومورهای سرطانی مستلزم توسعه مویرگهاست که این فرایند به رگزایی معروف است و در آن، اکسیژن و مواد مغذی به سلولهای تومور میرسد که شانس ازدیاد و توسعه آنها را افزایش میدهد. تداخل در این مرحله یک رویکرد درمانی امیدوارکننده برای جلوگیری از رشد تومورها و توسعه آنهاست. مطالعات حیوانی نشان داده است که داروهای ضدراگزایی با از بین بردن مویرگهایی که تومورها را احاطه کردهاند و نیز با جلوگیری از تولید رگهای جدید، تومورها را کوچک میکنند. یکی از اولین مهارکنندههای رگزایی داروی «بواسیزوماب» (آواستین) است که سالها پیش برای درمان سرطان متاستاتیک کولورکتال مورد تأیید قرار گرفت. این دارو با اتصال به فاکتور رشد اندوتلیای عروقی که باعث تحریک رگزایی میشود، عمل کرده و آن را مهار میکند.
ایمونوتراپی جایگزین شیمیدرمانی
نخستین تلاشها برای مهار سیستم ایمنی برای مقابله با سرطان شامل استفاده از آنتیژنهای مرتبط با تومور به عنوان پروتئینهایی بود که در سطح خارجی سلولهای تومور حضور دارند. آنتیژنها در قالب عوامل خارجی با گردش در سلولهای ایمنی و آغاز یک واکنش ایمنی عمل میکنند. باوجوداین، بسیاری از آنتیژنهای تومور، اشکال پروتئینهای یافتشده در سطح سلولهای عادی را تغییر میدهند. این آنتیژنها منحصر به نوع خاصی از تومور نیستند اما در انواعی از سرطانها کاربرد دارند. در این میان، میتوان آنتیبادیهایی تولید کرد که یک آنتیژن خاص تومور را تشخیص میدهند و این آنتیبادیها را میتوان به ترکیبات مختلفی چون داروهای شیمیدرمانی و ایزوتوپهای رادیواکتیو متصل کرد که به سلولهای سرطانی آسیب میرسانند. به این ترتیب، آنتیبادی به عنوان نوعی گلوله جادویی عمل میکند که عامل درمانی را به طور مستقیم به سلول تومور میرساند.
بخش دیگری از روشهای ایمونولوژیک برای درمان سرطان، شامل استفاده از واکسنهای تومور میشود. هدف واکسن سرطان، تحریک اجزای سیستم ایمنی بدن مانند سلولهای T برای شناسایی، حمله و از بین بردن سلولهای سرطانی است. واکسنهای تومور با استفاده از تعدادی ماده مختلف، از جمله آنتیژنهای تومور و سلولهای سرطانی غیرفعال ساخته شدهاند.
در این میان، برای دسترسی به اثرات بالاتر از حد انتظار، محققان میتوانند ایمونوتراپی را با درمانهای هدفمند ترکیب کنند. به عنوان مثال، داروی «بورتوزمیب» که برای درمان «میلوما چندگانه» و انواع لنفوم مورد تأیید قرار گرفته با توانایی سلولهای تومور برای تجزیه پروتئینها تداخل ایجاد میکند که درنهایت منجر به تجمع پروتئینهای ناقص در سلولها میشود.
محققان، سلولهای Tشکل را به گونهای مهندسی کردهاند تا بتوانند دسلولهای سرطانی را شناسایی کرده، به آنها متصل شده و از بین ببرند. به عنوان مثال، در درمان تجربی لوسمی مزمن، محققان ویروسی را طراحی کردهاند که بیان گیرندههای آنتیبادی را در سلولهای T بیمار القا میکنند.
ژن درمانی و درمان سرطان
برخی موارد نقصهای ژنتیکی را که منجر به بروز سرطان میشوند، میتوان با اصلاح ژنهای تغییریافته درمان کرد. یک راهکار، جایگزینی یک ژن معیوب با همتای طبیعی آن با استفاده از روشهای فناوری DNA نوترکیب است. روشهایی برای وارد کردن ژنها به سلولهای تومور و معرفی ژنهایی که ریزمحیط تومور را تغییر میدهند یا ویروسهای آنکولیتیک را اصلاح میکنند تا مؤثرتر شوند، مورد توجه ویژه هستند.