میلاد جعفری ندوشن عضو هیئت مدیره شرکت تحقیقاتی و تولیدی واریان فارمد از گروه دارویی گلرنگ و عضو هیئت علمی گروه مهندسی پزشکی دانشگاه آزاد اسلامی تهران مرکز در یادداشتی برای دوشنبه های دارویی نوشت: یکی از پرسشهایی که ذهن فعالان حوزه دارو و سلامت را در ایران به خود مشغول کرده، این است که در شرایط فعلی، مردم، بیمهها و حتی نظام سلامت برای پرداخت هزینهی داروهای موجود با مشکل روبهرو هستند. از سوی دیگر، صنعت سنتی داروسازی با حاشیه سود پایین، بدهیهای انباشته و فرسودگی ساختاری دستوپنجه نرم میکند و هر روز تولید در مسیر کوچکتر شدن پیش میرود.
در چنین فضایی، ورود به عرصههای درمانی جدید و پرهزینه مانند سلولدرمانی، ژندرمانی یا درمانهای مبتنی بر mRNA در نگاه نخست دشوار و حتی غیرواقعبینانه به نظر میرسد. اما واقعیت این است که این درمانها اثربخشی و نتایجی دارند که نمیتوان از آنها چشم پوشید. دیر یا زود، کشور ناچار است به این مسیر وارد شود؛ چراکه علم پزشکی و نیاز بیماران منتظر اصلاح ساختارهای مالی نمیمانند.
جالب آنکه این چالش تنها مختص ایران نیست. حتی نظامهای سلامت پیشرفته نیز با پرسشی مشابه روبهرو هستند: چگونه میتوان هزینهی درمانهایی را تأمین کرد که جان بیماران را نجات میدهند اما از توان متعارف نظام پرداخت فراترند؟
شاید بد نباشد به مقالهای که اخیراً در مجلهی Future Science دربارهی دسترسی بیماران به درمانهای CAR-T منتشر شده اشاره کنیم. در این مقاله، خلاصهای از چالشهای جهانی این حوزه چنین بیان شده است:
درمانهای مبتنی بر سلولهای T مهندسیشده یا همان CAR-T Cell Therapies، از شگفتانگیزترین دستاوردهای پزشکی دههی اخیر به شمار میروند. این درمانها امید تازهای برای بیماران مبتلا به سرطانهای خونی مقاوم ایجاد کردهاند؛ بیمارانی که تا چند سال پیش هیچ گزینهی درمانی مؤثری در اختیار نداشتند.
اما در کنار این موفقیت علمی بزرگ، مسیر دسترسی بیماران به درمان همچنان پر از موانع اقتصادی و سیاستی است.
پارادوکس نوآوری و عدالت درمانی
CAR-T در نقطهی تلاقی علم، فناوری و سیاست سلامت قرار دارد. از یک سو، این درمان حاصل جهشی بیسابقه در ژنتیک و بیوتکنولوژی است؛ از سوی دیگر، هزینهی تولید و تزریق آن برای هر بیمار بین ۳۵۰ تا ۵۰۰ هزار دلار است رقمی که حتی برای ثروتمندترین کشورها نیز چالشبرانگیز است.
مدلهای مالی ناکارآمد
روشهای سنتی پرداخت بیمهها که هزینه را صرفاً بر اساس تحویل دارو میپردازند، دیگر پاسخگو نیستند. در اروپا برای حل این مشکل، الگوهای تازهای شکل گرفته است؛ از جمله:
پرداخت مرحلهای بر پایهی نتیجهی درمان در ایتالیا و اسپانیا،
قراردادهای تقسیم ریسک در پرتغال،
تخفیفهای مبتنی بر عملکرد در آلمان،
و پوشش مشروط بر جمعآوری شواهد بالینی در بریتانیا.
اهمیت دادههای دنیای واقعی (RWE)
جمعآوری داده از بیماران واقعی و برنامههای دسترسی زودهنگام به کشورها کمک میکند تا تصمیمهای دقیقتری دربارهی قیمتگذاری و بازپرداخت بگیرند. آژانس دارویی اروپا (EMA) این رویکرد را یکی از کلیدهای کنترل هزینه و تضمین اثربخشی میداند.
نوآوری در بیمه و سرمایهگذاری
در برخی کشورها، بیمهها تنها در صورتی هزینه را پرداخت میکنند که درمان واقعاً مؤثر بوده باشد. این شیوه، هم ریسک مالی را کاهش میدهد و هم شرکتهای دارویی را متعهد به ارائهی نتایج واقعی میسازد.
شاید وقت آن رسیده باشد که ما نیز در ایران با نگاهی تازه به این مسئله بنگریم. اگر قرار است درمانهای نوین وارد نظام سلامت شوند، دیگر نمیتوان با ساختارهای فرسودهی مالی و بیمهای گذشته از پس هزینهها برآمد. شاید لازم باشد همانند اتحادیهی اروپا، به سراغ مدلهای پرداخت مبتنی بر نتیجه، تقسیم ریسک میان بیمهها و تولیدکنندگان، و سازوکارهای نوین تأمین مالی برویم.
درمانهای سلولی و ژنی دیر یا زود وارد نظام سلامت کشور خواهند شد. بهتر است پیش از رسیدن به نقطهی بحران، سیاستگذاران برای بازطراحی هوشمندانهی مسیر پرداخت و دسترسی چارهاندیشی کنند؛ مسیری که بتواند میان نوآوری، عدالت درمانی و پایداری مالی تعادل برقرار کند.